زخم

زخم

بایگانی
آخرین مطالب

کی باورش میشه ۱۰ سال شده ؟

حدودا ساعت یک شب نمیدونم از کدوم فکر به این فکر رسیدم که کراش های زندگیم رو مرور کنم 

به سوم راهنمایی که رسیدم یاد نیما افتادم 

یه لحظه به فکرم رسید با اون پیج فیک سرچ کنم پیداش کنم 

پیداش کردم 

راستش چند سال قبل هم سرچ کردم و اون موقع پیجش پرایوت نبود و یه چرخی تو پیجش زدم برق از سرم پرید .... این نیما کجا و اون پسر سر به زیر و درس خون کجا ؟ واقعا هیچ شباهتی بهم نداشتن ، یه چند روزی تو شوک بودم و بعدش فراموش کردم 

چند شب که دوباره پیجش رو پیدا کردم دیدم پرایوت کرده ریکوئست دادم 

و در کمال ضدحال دیدم اکسپت نکرد و درجا فالو ریکوئست زد 

حق داشت خب با توجه به تعداد پست و فالور و فالوینگ های اون پیج معلومه که پیج فیکه 

بیخیال شدم و اکسپت هم نکردم 

در کمال ناباوری دیدم نیم ساعت بعدش اکسپت کرد 

با کنجکاوی تمام رفتم پیجش رو زیر و رو کردم 

بهش مسیج دادم سلام تو همون نیمایی که سوم راهنمایی کلاس محمدی میرفتی ؟ گفت آررره و کلی تعجب کرد 

کلی حرف زدیم انقد که ساعت ۳ و خورده ای شد 

بهم گفت چه کار خوبی کردی پی ام دادی ، میگفت اگه رو یه میز بشینیم چقد حرف واسه گفتن داریم !!!

میگفت دیگه قصد نداره ادامه تحصیل بده و تو یه کافه ای کار میکنه و از زندگیش کلی لذت میبره 

میگفت زندگی خیلی کوتاه تر از اونیه که با کارمند شدن بخواد تلفش کنه

خیلی کنجکاوی کرد بفهمه کیم ولی خب فکر میکرد اسمم همون اسم ایی که رو اون پیج فیکه هست و کلی تعجب کرد که منو یادش نمیاد ! 

اتفاقی بهش گفتم عاشق رنگ زردم روز بعد یه پست گذاشت که تو کپشنش یه قلب زرد گذاشته بود ، دیدن اون قلب لبخند رو لبم آورد یه کم خوشحالم کرد ولی باعث نشد تپش قلب بگیرم و از شدت ذوق برم جلو آینه بشکن بزنم 

بله تمام اتفاقی که بعد از ۱۰ سال بینمون افتاد همون دو ساعت حرف زدن مجازی بود تقریبا سه سال از زندگیم بهش فکر کردم و میوه ی شیرینش همون دو ساعت بود 

چقد زندگی بهم بدهکاره 

چقد دیر مزدم رو میده انقد دیر که دیگه به وجدم نمیاره !



فاکینگ 1

درست کردن یه ایمیل جدید با عنوانی اصطلاحا شاخ یا دیفرنت که از قضا مقداری بار غم و افسردگی حمل میکنه مختص دخنر بچه های 17 ساله س که با من فعلی چیزی حدود 7 سال اختلاف داره 
ولی از شدت نگفتن دارم خفه میشم